سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 

 

حکومت اسلامی

به نام خدا

با عرض تسلیت به مناسبت اربعین حسینی و دهه ی غمبار صفر.

جناب آقای محصصی یادداشتی نوشته بودن که این یادداشت پاسخشو البته با تأخیر ملاحظه می فرمایید:

محصصی  (سه‏شنبه 8/12/1385 - 5:4 ع ):

با سلام به شما دوست گرامی و با تشکر از پاسختان

فرمودید بیعت امیر و حاکم را تعیین نمیکند بلکه بیعت کننده را ملزم به اطاعت از امیر فعلی و تعیین شده میکند

اولا امیر فعلی و تعیین شده چگونه انتخاب شده است؟ثانیا بنابراین بر اساس نظر شما آیا حضرت علی با بیعتی که با سه خلیفه انجام داد ملزم به اطاعت از آنها شد؟آیا امام مکلف است از حاکمی که امکان سرزدن گناه برای او وجو دارد اطاعت کند؟البته من این عقیده شما را قبول ندارم

بدون شک بیعت به معنای تعیین حاکم است و هیچ الزامی در این مورد وجود ندارد و این تعیین نیز یکی از اسباب وجود حاکمیت دموکراسی در جامعه است.جای تعجب است شما چگونه بیعت را با الزام مرتبط ساختید؟

اما در مورد مثالهایی که درباره بیعت زدید نقش عهد و پیمان و یا تجدید میثاق در بسیاری ازآنها کاملا نمایان است که از نظر محتوا مسلما با نقش انتخاب کاملا متفاوت است و اما در مورد حدیثی که از ابن هشام نقل کردید جنابعالی خود بهتر میدانید بسیاری از احادیث از این دست بسیار ضعیف و غیر قابل استناد است و تنها از آنجایی که در طول سالیان متمادی در مدارس دینی تدریس میشده دهان به دهان نقل گشته و سرانجام چاپ گردیده است و امکان تحریف در آنها وجود دارد.اینگونه احادیث نگاه مثبت به اسلام در جهان کنونی را در میان اندیشمندان ایجاد نمیکند.سلامت و پاینده باشید

یاهو

پاسخ

به نام خدا

اگر مراجعه ای به تاریخ داشته باشید ملاحظه خواهید کرد که حکامی که مردم با ایشان بیعت می کردند غالباً قبل از بیعت به طریقی مانند اعمال زور و دست یافتن به اهرم های قدرت یا برخودار بودن از موقعیتی خاص یا حمایت تعداد محدودی از افراد صاحب نفوذ و  غیره حکومت را به دست می گرفتند آنگاه برای تثبیت حکومت خود از مردم بیعت می گرفتند.

ضمناً بنده سند معتبری سراغ ندارم که حضرت علی (ع) با کسی غیر از پیامبر (ص) از روی میل و رغبت، بیعت کرده باشد.

در اینکه بیعت نوعی عهد و پیمان است همه ی علمای اسلامی و اهل لغت، اتفاق نظر دارند، گرچه شما در برداشت خود از بیعت مختار هستید، اما واقع قضیه را نمی توان عوض کرد.

مواردی که بنده ذکر کردم تمام بیعت هایی بود که با رسول خدا انجام شد. اگر این ها بیعت نبوده پس بیعت چه بوده و کجا اتفاق افتاده؟

به علاوه ابن هشام محدث نیست بلکه مورخ است و کتاب او معروف به سیره ی ابن هشام است. مضافاً بر اینکه مطلب مربوط به جانشینی پیامبر(ص) را تنها ابن هشام نقل نکرده بلکه دیگران مانند طبری و حلبی هم نقل کرده اند. و به این راحتی نمی توان حدیث و نقلی را رد یا تأیید کرد،

صرف نظر از این نقل، اینکه امر امامت و جانشینی رسول خدا به دست خدا است از مسلمات شیعه است و شکی در آن نیست و مدارک متقن و دلایل فراوان در کتب و منابع سنی و شیعه در باره ی آن نوشته و منتشر شده است و اگر کسی اندک مطالعه ای در این زمینه داشته باشد جای تردید برایش نمی ماند.

ذکر این نکته بد نیست که اصولاً بیعت و رأی گیری و امثال آن مشروعیت برای حکومت نمی سازد. مشروعیت یعنی شرعی و مورد رضای شارع بودن. آیا می توان گفت حکومت معاویه و یزید و امثال آن ها مشروعیت داشته و دارند؟!

موفق و سعادتمند باشید.

ضمناً از آقای محصصی و دوستان علاقمند دعوت می کنم ادامه ی این بحث ها را در کانون گفتمان قرآن دنبال کنند

 





  • کلمات کلیدی :

  • ::: شنبه 85/12/19 ::: ساعت 12:35 صبح :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر